پی نوشت:یه مقدار که روی تصویر تأمل کنید مظلومیت آقا رو متوجه میشید...
به اسم اعظم تو کیمیاگری رسم است
غلام ایل و تبارت شدم ز کودکی ام
که در قبیله ی تو ذره پروری رسم است
حرم نداری و وقتی ...
من را ببخش اگر که لکنت زبان گرفتمآخر شکسته دستی دندان شیری ام را...
سه تا نوای دیجیتال شنیدنی خدمت شمااگه اشکی جاری شد برای من رو سیاه هم دعا کنید...
امروز عباس نگهبان خیمه هاست و دل تمام کودکان قرص است اما عصر دهم...
چه رایحه های عجیبی...
بوی خــون بوی سـیب بوی آتــــــش بوی ســـوختــــن امّا همه اش را که جمع کنی میـشود...
بوی سـیب بوی آتــــــش بوی ســـوختــــن امّا همه اش را که جمع کنی میـشود...
بوی آتــــــش بوی ســـوختــــن امّا همه اش را که جمع کنی میـشود...
بوی ســـوختــــن امّا همه اش را که جمع کنی میـشود...
امّا همه اش را که جمع کنی میـشود...