... غمکده کربلایی ها ...

یا لیتنا کنا فی الکربلاء...

... غمکده کربلایی ها ...

یا لیتنا کنا فی الکربلاء...

... غمکده کربلایی ها ...
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۳ تیر ۹۳، ۲۳:۵۰ - گــــــــــــــــم گشته
    یا حسین ...
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

۱۰
خرداد
۹۳

مشغول کار شده بودم و حواسم به حامد نبود
یهو از روی صندلی افتاد و سرش شکست...
سریع بردمش بیمارستان و سرش رو پانسمان کردن.
منتظر بودم یوسف بیاد و بگه:
چرا سهل انگاری کردی؟ چرا حواست نبود؟و...
اما...
وقتی اومد مثل همیشه سراغ حامد رو گرفت.
گفتم :خوابیده.
بعد شروع کردم آروم آروم جریانو براش توضیح دادن...
فقط گوش می داد...
آروم آروم چشماش خیس شد و لبش رو گاز گرفت.
بعد گفت:

تقصیر منه که اینقدر تورو با حامد تنها میذارم ، منو ببخش.

من که اصلا تصور همچین برخوردی رو نداشتم از خجالت خیس عرق شدم .

شهید یوسف کلاهدوز


منبع : نیمه پنهان ماه ج 8 ص30