... غمکده کربلایی ها ...

یا لیتنا کنا فی الکربلاء...

... غمکده کربلایی ها ...

یا لیتنا کنا فی الکربلاء...

... غمکده کربلایی ها ...
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۳ تیر ۹۳، ۲۳:۵۰ - گــــــــــــــــم گشته
    یا حسین ...
نویسندگان

۶ مطلب با موضوع «محرم» ثبت شده است

۰۵
تیر
۹۳

   در راه عشق رنج و بلا مزه می دهد

   در سلک ماست ، بزم عزا مزه می دهد

 

    ترجیح می دهم بشوم مبتلا ولی

چون نام تو دواست شفا مزه می دهد   

  


   یک عمر خوانده ایم تو را حضرت امیر

یک بار پاسخ تو به ما مزه می دهد   


   لبهای من عسل شده از گفتن حسین

آقا چقدر نام شما مزه می دهد   


   بعد از طواف دور حریم تو یا حسین

چای دو رنگ کرب و بلا مزه می دهد   

   از آن سِری که آمده ام کربلایتان

فهمیده ام که آب و هوا مزه می دهد   

   خوابیده استجابت حق زیر قبه ات

تنها به زیر قبه دعا مزه می دهد

   پای مجالس تو عرق ریختم ولی

خسته نباشی ات به گدا مزه می دهد

   جایی که نوحه خوان تو مشغول نوکری است

باید  قبول کرد صدا مزه می دهد

   خوردم نمک ز سفره تو حدس می زنم

این اشکهای دیده چرا مزه می دهد

   ذکر مصیبتت همه جا خوانده ام حسین

فرقی نمی کند همه جا مزه می دهد

   شبهای جمعه حضرت عبدالعظیم هم

مانند کربلا به خدا مزه می دهد

   وقت گریز روضه ارباب بی کفن

یابن الشبیب های رضا (ع) مزه می دهد

۰۳
آبان
۹۲


پرواز می کنیم  از این پیله های تنگ

فصل بلوغ شیعه یقینا محرم است

 

در مجلس عزای امام قتیل اشک

روضه به شور و واحد و نوحه مقدم است

 

 

وحید قاسمی

۰۳
آبان
۹۲


لباس مشکی ما را به دستمان بدهید 
به ما حسینیه ی گریه را نشان بدهید

مرا که راهی بزم عزای اربابم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید

اگر خدای نکرده در آخر خطم
به جان اشک سه ساله مرا امان بدهید

نماز گریه ی ما با امامت سقاست
به روی مأذنه ی کربلا اذان بدهید

برای آنکه بمانم همیشه بر درتان
به کلب قافله ی عشق استخوان بدهید

قسم به حرمت چشمانتان اگر مُردیم
به روی سنگ حسینیه غسلمان بدهید


 شاعر:علی اکبر لطیفیان

۰۳
آبان
۹۲


 ای اجل چند روزی دور ما را خط بکش...

 چند صباحی است دلم تنگ محرم شده است...

۱۷
شهریور
۹۲




آقا سلام برغزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پرمی کشید دل به هوای محرّمت

۱۲
شهریور
۹۲


چه رایحه های عجیبی...

 بوی خــون
 بوی سـیب
 بوی آتــــــش
 بوی ســـوختــــن
 امّا همه اش را که جمع کنی میـشود...


بوی مُحــَـــرَّم ...